سلام.
آنچه که در مناطق خشک بسیار اهمیت دارد و در این باره سوال زیاد است، میزان تبخیر و تعرق بالقوه است. در حقیقت یکی از روش های سنجش خشکی یک منطقه فاصله ی میزان تبخیر و تعرق بالقوه و میزان تبخیر و تعرق واقعی است.
بدین صورت که توانایی تبخیر در یک منطقه را در نظر می گیریم. مانند توانایی یک فرد در غذا خوردن. این توانایی را تبخیر بالقوه می گوییم.
اما مقدار آبی که در این منطقه تبخیر شده است، یا به عنوان مثال مقدار غذایی که فرد در حال حاضر خورده است را می توان به عنوان تبخیر واقعی دانست.
بنابر این فاصله ای که بین میزان غذایی که می توانید بخورید با، میزان غذایی که در حال حاضر خورده اید، یعنی میزان گرسنگی شما را مشخص می کند که برای منطقه: میزان خشکی منطقه را معین می سازیم.
در این صورت و با توصیفی که من گفتم، مشخص می گردد که در مناطق خشک این مقدار از تبخیر و تعرق چقدر با اهمیت می باشد.
این ساده ترین متنی بود که می توانستم برای تبخیر و تعرق بنویسم.
هم نظرتان را و هم سوال اگر داشتید برایم بنویسید.
آنچه که در مناطق خشک بسیار اهمیت دارد و در این باره سوال زیاد است، میزان تبخیر و تعرق بالقوه است. در حقیقت یکی از روش های سنجش خشکی یک منطقه فاصله ی میزان تبخیر و تعرق بالقوه و میزان تبخیر و تعرق واقعی است.
بدین صورت که توانایی تبخیر در یک منطقه را در نظر می گیریم. مانند توانایی یک فرد در غذا خوردن. این توانایی را تبخیر بالقوه می گوییم.
اما مقدار آبی که در این منطقه تبخیر شده است، یا به عنوان مثال مقدار غذایی که فرد در حال حاضر خورده است را می توان به عنوان تبخیر واقعی دانست.
بنابر این فاصله ای که بین میزان غذایی که می توانید بخورید با، میزان غذایی که در حال حاضر خورده اید، یعنی میزان گرسنگی شما را مشخص می کند که برای منطقه: میزان خشکی منطقه را معین می سازیم.
در این صورت و با توصیفی که من گفتم، مشخص می گردد که در مناطق خشک این مقدار از تبخیر و تعرق چقدر با اهمیت می باشد.
این ساده ترین متنی بود که می توانستم برای تبخیر و تعرق بنویسم.
هم نظرتان را و هم سوال اگر داشتید برایم بنویسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر